قـاب شیشـه ای

قـاب شیشـه ای

تو رفتی بعد تو حالم...
یه حالی مثل ِ مُردن بود ...

پیام های کوتاه
  • ۲۶ مهر ۹۳ , ۱۰:۱۴
    ١٧٦
طبقه بندی موضوعی


یکپا جادوگر شده ام برای خودم!
می نویسم: آب
خشکسالی می شود
می نویسم: باران
نمک از در و دیوار می بارد
بر زخم دلم
...
کجایی خیام؟
که کاسه کوزه ها
همگی بر سر من شکسته اند


پ.ن: دلمون خوش بود، سال خوبی خواهیم داشت. اولش اینه.. آخرش رو خدا بخیر کنه. سالی که نکوست... از بهارش پیداست!

  • Lily ..


خودتان را ناراحت نکنید آقا
باور کنید اتفاق مهمی نیفتاده
فقط بند دل دخترک پاره شده مثل تسبیح
انتظاری هم از شما نیست
من خودم چشم دوخته ام به امید وقوع یک اتفاق
که اتفاقا

هیچ ربطی به دنیای من و شما ندارد

  • Lily ..

همین که قرص ها خوب اند
یعنی دلم قرص نیست
همین که نمک ندارد این روزها
یعنی نمکدان را شکسته ای
که حالا
نمکدان به دست گرفته اند
و بر خستگی ام نمک می پاشند
تمام روزهایی که دلم گرم نیست و

سرت گرم است

  • Lily ..

دیگه اگه امروز نشه .. دیگه هیچی دیگه ...

  • Lily ..

دلم گرفته تر از شیشه های شهر شماست

شکسته باد دلی که این چنینم خواست

...


  • Lily ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • Lily ..

بزرگترین اشتباه  ِزندگیم اینه که همیشه بدترین انتخابها رو داشتم!


  • Lily ..

دیگه نمیتونم این وضع رو تحمل کنم!

  • Lily ..

نشونم باغ سرو ناز دادن

به دستم نرگس شیراز دادن

تا اومدم سرو سامان بگیرم

من و از آشیون پرواز دادن


:(

  • Lily ..

نمیخوام تا وقتی که حالم خوب نشده توش چیزی بنویسم!

  • Lily ..