037
دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۵ ق.ظ
عاقبت یک جایی ...
یک وقتی ...
به قول شازده کوچولو :
دلت اهــــلی یک نفر می شود ...!
یکی دیگه از افراد فامیل فوت شد! 45 سالش بود و سرطان کبد داشت!
تا حالا شدن 6 تا
آخریش کیه! خدا میدونه!
همیشه تو فامیل ما رسمه! دو سه نفر فوت شدن پشت سرش باید به هفت نفر برسه!
خدایا! این آخر ِ سالی، یکم مهربونتر .. یک لطیف تر ... بسه دیگه شش نفر!
طوفانه! شدید! تا صبح از صداش نخوابیدم ... نه از صدای ِاین نه .. .از فکر و خیال نخوابیدم... خودم کردم که لعنت بر خودم باد!
نمیشه یکم لطیفتر زمین از خواب زمستونی بیدار شه؟!
خدایا دوست دارم . میدونی چقدر ... اندازه نداره ...
دلم از دست ِ خودم گرفته. میدونی؟!
نباید میشد .. حالا که شده .. از دست ِ خودم دلگیرم خدا ...
- ۹۲/۱۲/۲۶