قـاب شیشـه ای

قـاب شیشـه ای

تو رفتی بعد تو حالم...
یه حالی مثل ِ مُردن بود ...

پیام های کوتاه
  • ۲۶ مهر ۹۳ , ۱۰:۱۴
    ١٧٦
طبقه بندی موضوعی

۷۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

یادم نیست در علوم کلاس چندم بود که خواندیم ماده سه حالت دارد؛ مایع، جامد، گاز...انسان مایع است. در هر ظرف و قالبی که بریزیش، شکل همان ظرف می شود. انسان مایع است. مایع مثل آب، مثل یک نوشابه گازدار تگری بعد از آبتنی در ظهری داغ. انسان مایع است چون عادت می کند. زود عادت می کند به قالب جدید. زود عادت می کند به اتفاقات نو. زود عادت می کند به بودن در استکانی کمر باریک یا در مصب رود. انسان مایع است. عادت می کند به قالب سختی، عادت می کند به قالب رنج. عادت می کند به کرال پشت رفتن روی آب استخری لوکس و شیشه ای. عادت می کند به لذت بردن از لذت های زندگی، عادت می کند به قهقهه زدن، عادت می کند به آرامش، به آسایش. انسان مایع است. بستگی دارد در چه ظرفی ریخته شود.

  • Lily ..
:X
http://up.behtarin.com/uploads/79ca17559c1.jpg
  • Lily ..
خدا خونه خودشم دعوتمون نکرد تا اینطوری شاید بختمون باز شه :|
  • Lily ..
یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت...
 در بند این مباش که موضوع نمانده است
  • Lily ..

یکی از سخت ترین موقعیتهای ِ زندگی، وقتیه که دست روی ِ جیبت بکشی و قلنبگی گوشی رو حس نکنی!

قلبت هُری میریزه پایین و ذهنت به کل فلج میشه!

دقیقا همین حس رو داشتم و یادم نمی اومد آخرین بار کجا گذاشتمش!

وقتی زنگ میزنن میگن تو ماشین نیست و بدتر میشی و اول از همه فکرت به سمت گالری عکست میره و یه نفس آسوده میکشی که همه چیز رو پاک کردی! 

شروع میکنی اذا جاءَ خوندن و زیر و رو کردن لباسات! و هرچی فکر میکنی، بیشتر فکرت خالی تر میشه ...

وقتی زنگ دوم میزنن و میگن بین در و صندلی افتاده ... ذدهنت دوباره شروع به کار میکنه که نصف راه از جیبت در اوردی ساعت رو دیدی و مثل همیشه حواست نبوده بذاری تو جیبت و ول دادی بین ِ صندلی و در!

اینبار یه توف تو روح ـت نثار خودت میکنی و تصمیم میگیری از این به بعد همیشه رو زنگ بذاریش!

  • Lily ..

سردمه!

خیلی سردمه

لحاف کشیدم و هنوز سردمه!

لعنت به هرچی ... ه!

اصلا چرا همه بلاها باید سر ِ ما مونثا بیاد!

من شاکی م آقا!

خیلی هم شاکیم!

بعد هم حرف مذکر جماعت میاد وسط، مظلوم عالم میشن!

همه سختی ها برایِ ماست و ...

بعد این آقایونن که همیشه مظلومن!

  • Lily ..
گاهی لال می شود آدم حرف دارد ولی کلمه ندارد …
  • Lily ..

چقدر دلم میخواد این کتاب رو بخرم ! ولی حیف پولشو ندارم :| راستش پول جلد اولشم ندارم :| کلا دلم میخواد بخرمشون ولی ندارم دیگه :| یه دانشجوی ِ مفلس کجا پول کتاب خریدن داره آخه :|

http://pendar.net/library/uploads/news/9605/mansour__large.jpg


http://www.icheshmeh.com/img/products/makr%20do%20polo.jpg

  • Lily ..

از بخت ِ بدم آیینه فروش شهر کوران شده ام!

:|

  • Lily ..

اشتباه ازمن بود
که یواشکی دوستت داشتم.
که نگفتم دوستت دارم
که شرم داشتم
که ترسیدم
اشتباه از من بود
که یواشکی دوستت داشتم.
گفتم مبادا بد فکر کنی
بگویی چه رویی، چه پررویی!
اصلن هیچ نگویی وُ
چپ نگاه کنی
اشتباه ازمن بود
که یواشکی دوستت داشتم.
که رفتنت را می‌دیدم وُ کیف می‌کردم وُ می‌ماندم
زنگ بخورد، برگردی
خر کیف شوم
اشتباه ازمن بود
که یواشکی دوستت داشتم.
از من بود که بزرگ نشدم وُ
ندیدم بزرگ شدی
دیدم رفتی
دیدم نیامدی
اشتباه از من بود؛
که هنوز در اشتباهَ‌م
تو برمی‌گردی!
" افشین صالحی "



:(

  • Lily ..